محل تبلیغات شما
1. حیف نیست بهار از سر اتفاق بغلتد در دستم آن وقت تو نباشی؟! شمس لنگرودی 2. دیشب تا آخرین لحظه سال نو داشتم می دویدم. کارهایی که تمامی نداشت. بله . سال هم تحویل شد و یک جوری با سال تحویل های قبلی فرق داشت که نمی دانم دقیقاً چه جوری. فقط می دانم متفاوت بود و البته خوب هم بود. طبق معمول ماچ و بوسه و تبریک و بغل بغل و . عیدی و عیدی و عیدی. دل توی دلم نبود عیدی ها را بدهم. به خصوص آن کوله پشتی که برای باربد خریده بودم و حالا که نگاه می کنم برای همه شان ذوق

دارو دسته های نیویورک

اولین یادداشت امسال

ماجرای شکست در عمق خاک خودی

عیدی ,سال ,تحویل ,دانم ,هم ,بغل ,و عیدی ,عیدی و ,سال تحویل ,بغل و ,و بغل

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فناوری اطلاعات - IT اموزش ابتدایی 96